گرما / سرما ی دلتنگی

ساخت وبلاگ
دنیای او و دوستانش خیلی شبیه به دنیای ماست. او و دوستانش در موسیقیی شان دنیایی به ظاهر کوچک و ساده می آفرینند. ساده و صمیمی و اینجایی،اما رویا پردازانه و رازآلود. فضایی می آفریند که انسان امروزی را با تمام مسایل سخت و آسانش نشان میدهد .قابل درک اما نافهمیدنی. سادگی ای که محتوایی امروزی را در قالبی مینیمال به فرمی درمی آورد که پیچیدگی مسایلِ ساده رابه نمایش می گذارد.گویی قرار بر این بوده ست که لحظه ای از زندگی را به تصویر بکشند. لحظه های تلخ و شیرین، قابل چشیدن اما انتزاعی.موسیقی او و دوستانش تکیه ی زیادی بر متن دارد و این متن به خوبی ارتباط معنایی خود را با موسیقی حفظ کرده است. کلامی ملموس که آهنگی ملموس تر آنرا همراهی میکند.وقتی در "تو تاریکی" میخواهد راهی به نور بجوید و معشوق را به این راه روشنایی بکشاند ،قدم نمیزند! بلکه با شوقی ملودیک به رقص در می آید."اون رفت" روایتی ست از یک رفتن. رفتنی که شما در شنیدن کلمات آغازین به عمق این دوری پی میبرید.روایتی که راوی آن مویه کنان از "چشمهاش" میخواند و به صورتی تراژیک به شنونده میگوید کوه باش و دل نبند.‌ ‍مقید نبودن او و دوستانش به قواعد ساختاری روزمره در عین زیستن در روزمرگی را  در جدا شدن هایش از ریتم و ملودی به نمایش میگذارد. شبیه به راه رفتن های خارج از مسیر و برگشتن های مداوم ما آدم ها به راه زندگی .گاهی به جای شعر و ترانه ؛ حرف میزند یا دکلمه میگوید. در آهنگ "برای سکوت" که از قواعد روزمره که می گریزد، قید وزن و قافیه می زند و  رضایتمندانه میخواند : تو میبری منو بیرون ازین دایره . به یه دنیای بی قاعده  گریز از قواعدی دست و پا گیر و تکلف ها گرما / سرما ی دلتنگی...ادامه مطلب
ما را در سایت گرما / سرما ی دلتنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : purplerhino بازدید : 58 تاريخ : شنبه 25 تير 1401 ساعت: 2:19

    -    شاید مرا دزدکی نگاه می کرد . وقتی حواسم آنجا ها نبود. نمیدانم شاید اینطور بود ، آخر من دوست دارم حس کنم کسی مرا دزدانه می پاید. شاخه گل رز هلندی را پشت ویترین گلفروشی پیر مرد مراکشی دیدم. رنگ بنفش کمرنگ گل مرا ناخواسته به درون مغازه کشانید. ازو خواستم برایم یک شاخه رز در کاغذ هدیه تزیین کند و البته برایم دعا کند. نمیدانم خدایش که بود. شاید او هم از خدای من کمک میخواست. آخرمیدانی ، حس میکنم خدا در مسائل عاطفی آنقدر ها هم که میگویند کارش را بلد نیست. یا بلد نیست ، یا دلش نمیخواهد خودش را به اینجور کارها مشغول کند. بیشتر سر گرم سیاست و دریافت دعا ها و نفرین های مردمانی جنگ زده است که این روز ها به کشوری بیگانه تر از خود پناه آورده اند. کودکانی که از دار دنیا یک عروسک بغل کرده اند و مادرانی که لباس های گرم برای بچه هاشان به ردوش میکشند که مبادا در کشوری غریب ،طفل معصومشان بچاید .دوست داشتم میتوانستم یکی یکی بغلشان کنم و به همه این اطمینان را بدهم که ما هم با شهرمان بیگانه ایم. با کشورمان. با دنیا و زمین و همه ی چیز های پر زرق و برقی که این روز ها در تلویزیون و تلفن های همراهمان میبینیم. شاخه گل را که پیرمرد در کاغذی خاکستری پیچیده بود از دست پیرمرد گرفتم از مغازه بیرون زدم و به راهم ادامه میدادم.     -    به نظرم که همینطور است که فکر میکنم . حواسش به من هست ولی به روی خودش نمی آورد. اصلن شاید توجه بیش از حد من احساس امنیتش را سلب کرده.ناخواسته خودم را در کتابفروشی انتهای خیابان سیزدهم یافتم. جلد کتاب ها را نگاه میکردم و هر از چند گاهی کتابی ورق میزدم و با خودم مزه مزه میکردم. نمیتوانم انکار کنم ک گرما / سرما ی دلتنگی...ادامه مطلب
ما را در سایت گرما / سرما ی دلتنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : purplerhino بازدید : 59 تاريخ : شنبه 25 تير 1401 ساعت: 2:19

یک کرگدن بنفشم !
که وبلاگ نویسی را ســــالها فراموش کرده بود، باشد که دوبـاره فراموش نکنم ایـن مهـمِ ناچـیزِ لـذت بخش را :)
-کانال تلگرام:
https://t.me/kargadanebanafsh

گرما / سرما ی دلتنگی...
ما را در سایت گرما / سرما ی دلتنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : purplerhino بازدید : 67 تاريخ : شنبه 14 فروردين 1400 ساعت: 10:16

این روز ها بیشتر به پند های کلیشه ای که در ادبیات و فرهنگ ما ریشه دوانده فکر میکنم . کلیشه شاید در ظاهر توصیف خوبی برای همچین مفاهیم عمیقی نباشد و به نوعی تداعی گر تکرار واژه ها ست ، بدون نگاه به تاثی گرما / سرما ی دلتنگی...ادامه مطلب
ما را در سایت گرما / سرما ی دلتنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : purplerhino بازدید : 93 تاريخ : جمعه 29 فروردين 1399 ساعت: 7:24

فهرست شیندلر

 

خیلی کم فیلم میبینم. طولانی نشستن پای لپتاپ یا تلویزیون شدیدا کلافه ام میکند. مگر اینکه فیلمی گیرا ، میخکوبم کند روبروی مانیتور. مثل فهرست شیندلر.

با یا بدون در نظر گرفتن زمینه ی سیاسی و فرهنگی حاکم بر سینمای هلوکاست، اسکار شیندلر ها ستودنی اند. باید آنها را شناخت و جهانبینیشان را درک کرد و تاثیر گرفت از ایشان.

گرما / سرما ی دلتنگی...
ما را در سایت گرما / سرما ی دلتنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : purplerhino بازدید : 80 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 22:38

تنگ چشمان نظر به ميوه كنند ما تماشا كنندگان بستانيم...در مراسمات مذهبي ، فرهنگي و سياسي از موسيقي هاي گوناگوني استفاده ميشود كه هر كدام در نوع خود براي ايجاد انگيزه يا هر مقصود ديگري به كار گرفته ميشو گرما / سرما ی دلتنگی...ادامه مطلب
ما را در سایت گرما / سرما ی دلتنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : purplerhino بازدید : 84 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 22:38

بخشی از وجودم طالب رهایی ست.دوست ندارم زندگی را "ملال آور و زندان" و سفر را "رهایی و آزادی" بنامم. چون به عقیده ی من سفر بخشی از زندگی یا شاید با کمی اغراق خودِ زندگیست.وقتی از تمام نقشی که در روزهای گرما / سرما ی دلتنگی...ادامه مطلب
ما را در سایت گرما / سرما ی دلتنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : purplerhino بازدید : 87 تاريخ : چهارشنبه 15 خرداد 1398 ساعت: 3:22

  تمام دانسته های ما ؛ اعم از خرد جمعی یا علم ؛ همه ی آنچه که به آن فکر میکنیم حاصل اندیشه و تجربه ی چندین نسل از انسان هاست .تفکرات ما بسیار اجتماعی تر از آنیست که فکر میکنیم.اندیشه یکسره حاصل سوالات گرما / سرما ی دلتنگی...ادامه مطلب
ما را در سایت گرما / سرما ی دلتنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : purplerhino بازدید : 80 تاريخ : چهارشنبه 15 خرداد 1398 ساعت: 3:22

همانقدر که در پس زیبایی ها و نرمی های ساده و شیرین زندگی ، جدیتِ تلخ و گزنده نهفته ست؛ میتوان با نگاهی وارونه ، در پس جدیتِ بی رحم آن ، لطافت و شادی را جستجو کرد.
جایگزین شدنِ نابجای این لحظات، یا روزهایی بی رحم ، بدون شادی و کنجکاوی در زمان به جای میگذارد و یا اینکه ما را از واقعیت های اطراف دور کرده و در سطح دریاچه ی زندگی نگه میدارد.
باشد که در این دریاچه ؛ تنها هدفم از شنا کردن "رسیدن" نباشد و لذت "آبتنی" را فراموش نکنم.

گرما / سرما ی دلتنگی...
ما را در سایت گرما / سرما ی دلتنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : purplerhino بازدید : 77 تاريخ : چهارشنبه 15 خرداد 1398 ساعت: 3:22

روزنامه خواندن را خیلی دوست دارم . هرچند چند سالیست که خیلی کم روزنامه میخوانم . تقریبا بعد از بسته شدن روزنامه ی مردم امروز ، که 13 شماره بیشتر نتوانست زندگی کند ، دیگر میل زیادی به روزنامه خواندن ند گرما / سرما ی دلتنگی...ادامه مطلب
ما را در سایت گرما / سرما ی دلتنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : purplerhino بازدید : 104 تاريخ : شنبه 4 اسفند 1397 ساعت: 4:36